-
گیر
-
اضافه، زيادي، مازاد، زائد، مازاد بر احتياج، غير ضروري
-
an ability to do something well, especially because you have learned and practised it
Examples :
You need good communication _______ s for this job.
On the course you will develop _______ s in business management.
مهارت، چیره دستی، استادی
-
پیچیدگی
-
نا مناسب, نابجا
-
قرباني، قرباني براي شفاعت، قرباني دادن
-
اصل, واقعی
-
مطابقت کردن ، همنوایی کردن
-
پراکندگی, انتشار
-
نشت, تراوش